به گزارش شهرآرانیوز؛ مرحوم غلامحسین بقیعی در کتاب «مزار میرمراد» مینویسد که پدرش چراغ دار حرم مطهر رضوی بوده و این چراغ داری شغل میراثی و آباواجدادی آنان بوده است. او تعریف میکند: «مهمترین رویدادی که در دوران چراغچیگری پدرم اتفاق افتاده و او پیوسته آن را به زبان میآورد، یکی کفشداری ناصرالدین شاه قاجار بود و دیگری داستان غم انگیز توپ بندی حرم.» این سطر را بگذارید کنار این توضیح که برابر روایتهای تاریخ، ناصرالدین شاه در جمادی الثانی ۱۲۸۴ به بیماری سختی دچار میشود و نذر میکند، چون از این بیماری جان سالم به در ببرد، به مشهد بیاید و ۱۵ روز کفشدار زائران و جاروکش صحن حرم مطهر حضرتش باشد.
گویا عافیت که حاصل میشود او بی درنگ به نذر خود وفا میکند و در ربیع الثانی همان سال برای زیارت آستان ملائک پاسبان حضرت رضا (ع) و بازدید از آینه کاریهایی که به دستور خود او انجام شده بود، همراه با تعدادی از زنان و سوگلیهای حرم سرا سوار کالسکه میشود و راه خراسان را پیش میگیرد. به قریه طرق در ۲ فرسنگی شهر که میرسد، از مرکب پایین میآید و همراه ملازمان رکاب، با پای پیاده راهی حرم میشود.
ناگفته نماند که در قدیم مردم برای زیارت از پایین خیابان که در اصطلاح مشهدیها پایین پای حضرت (ع) است، به حرم مطهر رضوی مشرف میشده اند و این احترامی بوده که هرکسی، چه شاه و چه گدا، خود را ملزم به رعایت آن میدانسته است.
نصر تاجدار هم از همین راه وارد میشود و خبر ورودش با درکردن توپ در کوچه و بازار میپیچد، اما او کم اعتنا به این استقبال، برای خلوص نیت، در ابتدای ورود به صحن متبرک، لباس مرصع از تن میکَند، پیشکش آستان حضرت میکند و میگوید: «سرانجام داخل بهشت گشتیم». سلطان صاحبقران که اصرار داشته است مانند یک عامی ادای نذر کند، در ادامه جامه خدام بر تن میکند و به کفشداری میرود. روایت است که او در همه این مدت، هر صبح و پیش از برآمدن تیغ آفتاب، در کفشداری حاضر میشده و گرد از کفش زائران میگرفته است.
سلطان صاحبقران که طبع شاعری اش گرم بوده است، شعری نیز به همین مضمون مینویسد و دستور میدهد آن را بالای کفش کن حرم مطهر رضوی کتیبه کنند: «کجا هوای شهنشاهی زمین دارم/که کفشداری سلطان هشتمین دارم/سزد که فخر کنم بر شهان به روز جزا/به کفشداری سلطان دین امام رضا (ع)». در برخی روایتها آمده او یک روز وقتی در کفشداری بزرگ با ۲ شاخه طلا مشغول جفت کردن کفشهای زوار بوده، این رباعی را فی البداهه سروده و با صدای رسا خوانده است. حجاران هم بنا بر دستور آن را بر روی سنگ مرمر حک میکنند و نقش میزنند. گویا این کتیبه که تا سال ۱۳۴۳ خورشیدی بر دیوار راهرو کفشداری صحن عتیق نصب بوده است، پس از تخریب کفشداری بزرگ و ساخت رواقهای تازه برداشته و به موزه منتقل میشود.
ناگفته نماند که محراب و درِ معروف به «پیش روی مبارک» که پیش از ضریح مطهر است نیز وقف ناصرالدین شاه قاجار به آستان ملائک پاسبان رضا (ع) است. جنس این درب چوبی است که با روکش طلا و نقره تزیین شده است.
ایوان ناصری هم یکی دیگر هدایا و وقفیات این سلطان صاحب قران است که در مجموعه حرم رضوی قرار دارد.